ويروسهاي ضد فرهنگي
پس از انقلاب اسلامي و حركت همگاني مردم براي تغيير بنيادين ارزشهاي نظام، دشمنان همواره از طريق برنامههاي مختلف سعي در اختلال در نظام برنامههاي كشورمان داشتهاند.دشمن براي حملات فرهنگي، نياز به ابزارها و وسايل كارآمد داشت. بنابراين همان طور كه لازمه حملات نظامي ابزار و آلات جنگي است، لازمه تهاجم فرهنگي نيز وسايلي است تا گلولههاي زهرآگين فرهنگي دشمن از ماهوارهها گرفته تا اينترنت، راديو و توزيع كتابهاي ضد فرهنگي و دگرانديشي به براندازي نظامهاي مخالف و تضعيف و آنها مبادرت ورزد.
ميتوان گفت خانواده كانون توجه حملات ابزارهاي مدرن تهاجم فرهنگي است و با تضعيف آن بسياري از اهداف تهاجم فرهنگي محقق ميشود. با نگاه به كاركردهاي خانواده بيشتر ميتوان به اهميت آن توجه نمود.
خانواده به عنوان يك نهاد اجتماعي پايه و اساسي در جامعه، معمولاً كاركردهاي گوناگوني را بر عهده دارد كه البته چگونگي اين كاركردها و شدت عملكرد آنها در فرهنگهاي گوناگون متفاوت است.
برخي از اين كاركردهای خانواده عبارتند از:
1-تنظيم جمعیت و زادوولد درفرهنگهاي مختلف بشري، خانواده محلي امن براي برآوردن نيازهاي زندگي جمعي بشر است. يكي از نيازهاي بنيادين انسان توليد مثل است. تاريخ بشر نشان ميدهد كه هيچ مكاني براي ارضاي نيازهاي غريزي بشر، امنتر و آرامبخشتر از خانواده نبوده است.
2-مراقبت و محافظت از كودكان، ناتوانان و سالخوردگان از آنجا كه اين افراد، قادر به مراقبت از خود نيستند، بنابراين خانواده بهترين مكان براي حفظ و نگهداري از اين افراد است. به علاوه اين نهاد از جمله معدود نهادهاي اجتماعي است كه ابعاد معنوي و عاطفي بشر را رشد و تعالي ميبخشد.
3- اجتماعي كردن فرزندان در تمام تاريخ بشر، خانواده به عنوان مهد گسترش و انتقال ارزشها و هنجارهاي نظام اجتماعي از نسلي به نسل ديگر بوده است. همواره رويكردها و آموختههاي اوليه فرزندان، تاثير زيادي در آموختههاي بعدي آنها دارد. بنابراين آنچه را كه افراد در سالهاي نخست زندگي از خانواده فرا ميگيرند، پايههاي انديشههاي بعدي خود ميسازند. در موارد بسيار زيادي الگوي زندگي و رفتارهاي اجتماعي فرزندان، والدين آنها هستند.
4- تامين اقتصادي تقريباً در همه جوامع تاريخي، خانواده نقش اصلي تامين مايحتاج اقتصادي و ضروريات مادي افراد را بر عهده داشته است. بنابراين در دورههاي مختلف زندگي به ويژه سالهاي نخست و پاياني زندگي كه فرد قادر به توليد اقتصادي نبوده است، تحت حمايت سازمان خانواده قرار ميگرفت.
مسلماً جوامع مختلف تشكيل شده از واحدهاي كوچكتري چون خانواده هستند. به همين دليل مهمترين هدف براي نابودسازي يك جامعه و فرهنگ آن، نابودسازي افراد از طريق برهم زدن آرامش رواني، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي آنهاست كه اين هدف جايي نيست مگر خانواده. چنانچه ديده ميشود سيستم برنامهريزيهاي فرهنگي دشمن اغلب با اثرگذاري بر خانواده نظام عقيدتي، سياسي و فرهنگي فرد را دچار تزلزل ميسازد. اين نظام برنامهريزي با انگشت گذاشتن بر ابعاد غريزي و لذتهاي آني، سعي دارد تا اقشار آسيبپذير جامعه نظير نوجوانان، جوانان، زنان و ساير گروهها را مورد حمله قرار دهد.
چند راه حل براي مقابله خانواده ها در برابر تهاجم فرهنگی
1-باور كنيم ما نيز ممكن است همانند ديگران در معرض آسيبها قرار بگيريم.
2- نسبت به خطراتي كه ما و خانوادههايمان را تهديد ميكنند، آگاهي يابيم.
3-نيازهاي فرزندان خود را بشناسيم و براي حل آن بكوشيم.
4-ميتوان براي شناسايي نيازهاي خانواده، از خود آنها مشورت گرفت، اما بايد توجه داشت كه به همان نسبت كه كمبود امكانات ميتواند موجب آسيب خانواده گردد، رفاه دايمي و برآوردن نيازهاي كاذب نيز خطرناك است.
5- از طريق افزايش آگاهي خود، خانواده را به سمت وفاق بيشتر هدايت كنيم. كنترل غيرمستقيم اعضا به ويژه نوجوانان و جوانان ضروري است. توجه داشته باشيم كه معاشرت با دوستان بد از يك سو و تنها نهادن فرزندان از سوي ديگر به يك اندازه ميتوانند خطرساز باشند.
6-سعي كنيم بهترين دوست فرزندان خود باشيم.
7-گهگاه مسايل خانواده را با فرزندان در ميان بگذاريم و از آنها در ارائه راهحل ياري بجوييم. اين امر موجب بلوغ فكري و احساس تعلق فرزندان نسبت به خانواده ميشود.
8-ميان عطوفت و سختگيري بر كردار فرزندانمان اعتدال برقرار نماييم. -بهترين تصميمها را در بدترين شرايط بگيريم.
نتيجهگيري:
با بحث فوق قصد داشتيم به معرفي اجمالي تهاجم و هدف اصلي آن يعني جوانان بپردازيم. بدون شك با توجه به انواع خانواده و روشهاي تربيتي و تصميمگيري در آنها مقابله با تهاجم فرهنگي نيز متفاوت ميشود. بيترديد نميتوان در همه جاي جامعه پليس و نيروهاي كنترل رسمي را قرار داد اما ميتوان با آموزش صحيح به خانوادهها، آنها را در مقابل اين تهديدات بنيان برانداز، واكسينه نمود. خانوادهها با كنترل فرزندان خود كمك بسيار زيادي به سلامت خود و جامعه ميكنند.
خانوادههاي گرامي با رفتار مشفقانه و محبتآميز ميتوانند به كمك اصلاح جامعه آمده و ضمن كنترل دروني به كنترل بيروني و در نهايت ايمن سازي جامعه با مشاركت و همكاري دلسوزانه كمك نمايند. فراموش نكنيم هميشه يك فرزند خوب در يك خانواده آرام و منطقي پرورش مييابد و يك جامعه خوب متشكل از خانوادههاي خوب است.خانوادهها پلي براي سوق دادن جامعه به سمت اهداف متعالي و بلند هستند.
والدين با اهميت به حضور بيشتر و موثر در خانواده و با اهميت دادن به روح و الزامات رواني فرزندانشان ميتوانند به كاركردهاي صحيح تربيتي خانواده جامه عمل بپوشانند. فراموش نكنيم كه فرزندان بيش از نيازهاي جسماني به آرامش رواني و درك متقابل نيازمندند و ارتباط مناسب و مشفقانه پدر در منزل با همسر و فرزندان ضامن بقا و سلامتي كانون گرم خانواده است.
امروزه متاسفانه بسياري از والدين نسبت به مدل هاي مو و لباس در فرزندان خود و يا مشاهده كجرويهايي نظير اعتياد به موادمخدر، انحرافات اخلاقی و رفتارهاي ضد اجتماعی از سوي آنان بی توجه هستند و در اكثر موارد موضوعات مذكور را ناچيز جلوه ميدهند.
بايد توجه داشت كه راهحل نهايي براي حل مسئله، پاك كردن صورت مسئله نيست. بلكه آگاهانه بايد ابتدا مسايل را شناسايي و براي حل آن اقدام کرد. دقت كنيم همان طور كه ويروسهاي بيماريزا ميتوانند بدن ما را در خطر نابودي قرار دهند، ويروسهاي ضد فرهنگي نيز ميتوانند به نحو بسيار كشندهتري جامعه را دچار بحرانهاي هويت، عقيدتي و حتي سياسي و اقتصادي کنند.
بنابراين همان طور كه به مراقبت اعضاي خانواده در برابر بيماريهاي جسمي ميپردازيم، بايد آنها را در برابر بيماريهاي بسيار خطرناك فرهنگي نيز ايمن كنيم.
تهیه و تنظیم: سرهنگ "حسن میرحیدری "- معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان خمینی شهر
پ.ن:پایگاه خبری پلیس ایران
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: سپاسگزارم
برچسبها: سرهنگ حسن میرحیدری دشمنان نظام ویروس های ضد فرهنگی تهاجم فرهنگی تهاجم فرهنگ مهاجم